درباره نسبت حضرت
عباس با شمر تاریخ میگوید؛ از آن جهت که مادر حضرت عباس(ع) با شمر بن ذی الجوشن
هر دو از یک قبیله بودند و رسم عرب این است که به افرادی که از یک قبیله هستند و
به نوعی وابستگی با هم دارند به فرزندان آنان با نگاه فامیلی نظر میکنند، به فرزندان
ام البنین خطاب به خواهر زادگان نمود که جریان را برخی چنین نقل کردهاند:
راوى میگوید: شمر روز عاشورا در برابر سپاه ایستاد و صدا زد:
خواهرزادگانم کجایند؟ عباس و برادرانش کجا هستند؟ کسى بدو پاسخ نداد. امام حسین(ع)
بدانها فرمود: «هر چند وى فردى فاسق است ولى به او پاسخ دهید». از اینرو، عباس
به سمت او رفت و فرمود: چه میخواهى؟ شمر گفت: خواهرزادگان! شما در امان هستید.
عباس(ع) به او فرمود: لعنت خدا بر تو و امان تو! اگر تو دایى ما هستى، پس چرا
به ما امان میدهى؟ ولى فرزند رسول خدا را امان نمیدهى؟ برادران عباس نیز نظیر سخنان
آنحضرت را تکرار کردند و بازگشتند.
اگر شمر بن ذی
الجوشن، دایی عباس بن علی(ع) بوده باشد،قاعدتا باید این ملعون را برادر سیده صاحب
کرامتی چون أم البنین بدانیم درحالیکه درواقع چنین نیست..
پدر أم البنین، حزام بن خالدربیعة و پدر شمر، جوشن بن شرحبیل بن
الأعور بوده است.
درست است که شمر بن ذی الجوشن و أم البنین هر دو از قبیلهٔ بنی ﻛﻠﺎب
هستند، امّا هرگز برادر و خواهر نبودهﺍند.
درواقع با بررسی خصلتهای عرب درمی یابیم زمانی که شمر موضوع امان نامه
را به عنوان حربه ای تاکتیکی با هدف ایجاد جنگ روانی در مقابل یاران باوفای سیدالشهدا
(ع) مطرح کردد به خاطر هم قبیله بودن از عنوان " خواهر زاده " استفاده میکندنه دلیل فامیل بودن!
نسبت شناسی شمر و
سیده ام البنین
شمر بن ذی الجوشن بن شرحبیل بن الأعور بن
عمر بن معاویه و که معاویه همان، ضباب بن کلاب باشد. یعنی شمر از قبیله بنی کلاب
است.
اما ام البنین یا همان
فاطمه کلابیه، نسبش عبارت است از : ام البنین فاطمة بنت حزام بن خالد بن ربیعة بن
الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب.
پس در کلاب نسب هر دو به
هم می رسد و هردو کلابی هستند اما به هیچ وجه شمر برادر حضرت ام البنین نیست. و ا
ینکه می گوید: خواهر زادگان ما در امان هستند منظورش این است که مادر ایشان از
قبیله ماست و مانند خواهر ما محسوب می شود نه اینکه واقعا خواهر ما باشد. در اعراب
رسم بود اگر از ایشان دختری با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل هم از
او می گذشت یعنی فاصله حتی به چند نسل هم می رسید فرزندان او را با انتساباتی این
گونه خطاب قرار می دادند .
منابع:
سقّای کربلا – ابوالقربة – مجید زجاجی کاشانی
تاریخ الأمم و الملوک ، أبو جعفر محمد بن
جریر طبری (م 310)
تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم ، بیروت، دار التراث ، چاپ دوم،
1387/1967.ج 5 ص 422
عمدة الطالب، ابن عنبه، قم: انصاریان،
1417ق، ص 327
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.